۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر

آشنایی با اختلال دو قطبی (BD)

اختلال دو قطبی (BD) یکی از اختلال های به شدت مزمن،کشنده وشدید روانپزشکی است که به سختی قابل درمان می باشد(NILSSON,1995).به رغم خوشبینی های اولیه که با ورود Lithiumدر دهه 70 در آمریکا به دست آمد بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی همچنان از اختلال عملکرد شدید طولانی رنج می برند(گریگوریس سیموس،1383).
احتمال عود این بیماری در بیش از 90 درصد بیماران وجود دارد (پال و کک ،2002) و بار اقتصادی زیادی را بر بیماران،خانواده آنها و جامعه تحمیل می کند(کلین من و همکاران، 2003). (فصلنامه اندیشه و رفتار(مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی) ،زمستان 1384،سال یازدهم ، شماره 4).
اختلال دو قطبیI عبارت است از داشتن حداقل یک یا چند حمله مانی به تنهایی و یا همراه با حملات افسردگی ماژورو یا بروز حملات مختلط در سیر بالینی بیماری.اگر نخستین حمله فردی که مبتلا به اختلال دو قطبی I است،از نوع افسردگی باشد،بیماری وی قابل افتراق از اختلال افسردگی ماژور نمی باشد.قبلا به جای اختلال دو قطبی Iاز اصطلاح دو قطبی استفاده می شد.اختلال دو قطبی IIعبارت است
از وجود (سابقه)حداقل یک حمله افسردگی ماژور و یک حمله هیپومانی در اختلال دو قطبی IIدر سابقه بیمار هرگز حمله مانی وجود نداشته است.بر اساس DSM-IVحمله مانی با خلق غیر طبیعی و مداوم سرخوش ،گسترده یا تحریک پذیر ی که حداقل یک هفته طول کشیده باشد،مشخص میشود(در صورتی که بستری کردن بیمار ضرورت پیدا کند ،مدت این دوره می تواند کمتر از یک هفته هم باشد(مجید صادقی ،فیروزه رئیسی،عباس عظیمی کیا،1387).
با توجه به مطالعات خانوادگی در مورد بیماران بزرگسال مبتلا به اختلال یک قطبی ،مطالعات خانوادگی در مورد بزرگسالان مبتلا به اختلال دو قطبی نشان می دهد که شروع زود رس با افزایش میزان ابتلای خانوادگی ارتباط دارد.استروبر(1992) نتیجه هشت تحقیق را که میزان اختلال عاطفی اساسی در میان بستگان کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی را گزارش دادند ودر مورد شروع زود هنگام ودیر هنگام بیماری بر آوردهای جداگانه ای ارائه نموده بودند بررسی کرد.در شش تحقیق مشخص شد که بستگانی که شروع اختلال در آنها زود هنگام بوده است نسبت به بستگانی که شروع اختلا ل در آنها دیر هنگام بوده است خطر ابتلا به اختلال عاطفی در آنها افزایش یافته است بنابر این انتظار می رود، مواری که در دوره نوجوانی شروع شده اند باید میزان بالای اختلال های عاطفی را در میان بستگان داشته باشند.(ریچارد هارینگ تن،1380).

سبب شناسی:
دانشمندان در حال بررسی عواملی هستند که که امکان دارد باعث اختلال دو قطبی شوند.اکثر آنها عقیده دارند که یک دلیل واحد برای اختلال دو قطبی وجود ندارد بلکه بسیاری از عوامل با همدیگر باعث بروز این اختلال می شود.چون اختلال دو قطبی به صورت سلسله وار در خانواده ها دیده می شود،محققان به دنبال ژن مخصوصی هستند که شاید باعث افزایش شانس فرد به مبتلا شدن به این اختلال باشد.اما ژن ها نمی توانند تنها دلیل باشند.مطالعات روی دو قلوها ی هم سان نشان میدهد که به غیر از ژن ها دیگر عوامل هم در اختلال دو قطبی نقشی دارند.اگر این اختلال تنها مربوط به عوامل ژنتیکی بود،در نتیجه پدر و مادرانی که این بیماری را دارند ،می بایست همواره آن را به دو قلو های همسان خود انتقال دهند در صورتی که چنین نیست اما اگر یکی از دو قلوها به این اختلال دچار باشد آن یکی نیز بیشتر می شود.به علاوه یافته های نشان می دهد که اختلال دو قطبی مانند دیگر بیماری ها ی مغزی تنها به علت وجود یک ژن نیست.بلکه ترکیب بسیاری از ژن ها و عوامل مختلف مانند محیط زندگی فرد،باعث این بیماری می شود.پیدا کردن ژن هایی که باعث اختلال دو قطبی می شوند کار بسیار دشواری است اما دانشمندان به دنبال کشف این ژن ها هستند تا درمان بهتری را برای اختلال دو قطبی پیدا کنند.

درمان:
اکثر مردمی که دچار اختلال دو قطبی هستند،حتی آنهایی که در حالت های حاد و شدید این اختلال قرار دارند با درمان مناسب می توانند بیماری خود را بهبود نمایند. از آنجا که اختلال دو قطبی یک بیماری بازگشت پذیر است،غالبا درمان آمن به صورت طولانی مدت انجام میشود.برای درمان این اختلال از ترکیب دارو درمانی و رواندرمانی که بهترین راه برای مهار این بیماری است استفاده میشود. دارو ها خلق را و هیجان را ثابت نگه می دارند به طوری که بیمار در جامعه عملکرد مناسبی داشته باشد.این دارو ها نه تنها دوره های حاد بیماری را کنترل می کنند ،بلکه “ارزش پیشگیرانه” هم دارند و می توانند از بیماری دوباره جلوگیری کنند یا از طول و شدت دو ره های آن بکاهند.بنابر این می توان گفت درمان های اختلال دو قطبی به دو دسته تقسیم می شوند:
درمان های روانی اجتماعی که شامل درمان های فردی ،درمان های گروهی،خدمات شغلی،درمان های خانوادگی،ذوج درمانی و …. هستند.درمان های فردی نیز خود انواع مختلفی دارد،از جمله حمایتی،بینش مدار یا شناختی رفتاری.
مداخلات روانی اجتماعی معمول برای اختلال دو قطبی عبارتند از: درمان شناختی – رفتاری،آموزش های روانشناختی،خانواده درمانی،درمان بین فردی و درمان نظم مدار اجتماعی بین فردی.

نوع رواندرمانی انتخابی بستگی به عواملی مانند هزینه،مدت درمان یا وضعیت بیمار دارد.
رواندرمانی ،درمانی لازم در کنار دارو برای همه انواع اختلالات دو قطبی است اما در حمله شیدایی ،فقط از نوع حمایتی و آموزشی استفاده می شود.
فهرست منابع:
  1. گریگوریس سیموس(1383).درمان رفتاری شناختی.ترجمه سید احمد جلالی وهمکاران.تهران:پادارا .
  2. مجید صادقی ،فیروزه رئیسی،عباس عظیمی کیا(1387).درمان قدم به قدم اختلالات روانپزشکی .تهران:انشارات برای فردا .
  3. ریچارد هارینگ تن(1380).روش های درمانگری افسردگی کودکان و نوجوانان .ترجمه حسن توزنده جانی و نسرین کمالی.تهران:پیک هنر.
  4. فصلنامه اندیشه و رفتار(مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی) ،زمستان 1384،سال یازدهم ، شماره 4.(موضوع مقاله:ارتباط تظاهرات بالینی با ویژگی های جمعیت شناختی در بیماران فاز مانیای اختلال دو قطبی.

تاریخ به روز رسانی:
1398/10/30
تعداد بازدید:
1472
دانشگاه الزهرا
تهران، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، میدان شیخ بهایی، کوچه دانشگاه الزهرا(س)، جنب درب شرقی دانشگاه، پلاک 34
کدپستی : --- تلفن : 88612720
فکس :
85692696